رفتم قصابی به یارو میگم بال دارید ؟میگه بال مرغ ؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـبال هواپیما
***************************
رفتم دم در داد میزنم این کفشهای من کو؟ مادرم میگه میخای جایی بری؛پـَـ نـَـ پـَـکفشهایم کو ،چه کسی بود صدا زد سهراب،اسب حیوان نجیبی است ،کبوتر زیباست
***************************
کتاب اندیشه اسلامی دستم بود مثه سگ داشتم میخوندم،دوستم اومد گفت امتحان داری؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـمیخوام پایه های اعتقادیم قوی بشه.
***************************
به دوستم میگم میای بریم کنسرت شهرام ؟میگه شهرام ناظری ؟پـَـ نـَـ پـَـشهرام جزایری
***************************
با ماشین دوستم داشتیم میرفتیم یهو جلومون موتوریه رفت تو باقالیا دوستم کله اش رو اورده بیرون میگه اتفاقی افتاد ؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـداره تمارض میکنه برو پایین بهش کارت زرد بده
***************************
کلاس بسکتبال بودیم وقتی تموم شد زنگ رو زدن. بغل دستیم که اولین بارش بود ازم پرسید: این زنگ برا رفتنه؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـاین زنگ نماز بود الآن فرشارم میارن پهن میکنن وایستیم برا نماز جماعت. گفت: این پـَـ نـَـ پـَـرو از فیسبوک یاد گرفتی؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـحاج آقا که میاد اون یادمون میده